بهمن ۰۶، ۱۳۸۹

از دفتر نفرين شده شورا، تا پست رويايي شهرداري

بیش از اینکه عملکردشان در کانون توجه و قضاوت قرار گیرد، این بار هم مثل دوره قبل خود آنها هستند که خبرساز می شوند،نه تنها در شهرستان، بلکه در استان و شاید هم در کشور. انگار که جنگ و جدل ها پایانی ندارد. همه چشمها خیره شده اند تا آنها را بینند و  اعمال مبارکشان را بر زبان بیاورند و همه گوش ها تمایل به شنیدن اخبار غیر قابل انتشارشان را دارند. اگر نیکشهری هستید و یا هم استانی، مطمئناً درست حدس زده باشید که روی سخن ما با این بزرگواران است، از دفتر نفرین شده شورا گرفته تا پست رویایی شهرداری نیکشهر!!!  شاید برای عده ای این پست و مقام ها رویایی باشد و  برای طالبان آینده شورا و شهرداری با مشاهده اوضاع و احوال کنونی؛ نفرین شده و نحس.
ورود به دفتر شوراها آرزویی است که عده ای در فکر می پرورانند، از کسبه صاحب نام و نان گرفته تا کارمند و کارگر و یا جوان جویای نام. مصداقش را می توان در نامزدهای انتخاباتی یافت و برای پست شهرداری هم همینطور؛ آن هم شیفتگان خاص خود را دارد از بازنشسته و رئیس اداره گرفته تا کارخانه دار و صاحب ایل و تبار.
اگر نگاهی به بدنه شوراها در بلوچستان بیندازیم بیشتر همین طیف هستند که هدایت کشتی شوراها و شهرداری ها را به دست گرفته اند اما در شهری نسبتاً موفق و دیگر شهری کاملاً ناموفق. در شهری این کشتی به گل نشسته و یا جایی دیگر  نیز به حرکت لاک پشت وار خود بی هدف ادامه می دهد و نتیجه اش آن است که می بینیم.
از هجوم احشام، متکدیان ، دست فروشان و دوره گردان گرفته تا فقدان فضای سبز و امکانات در خور شان یک زندگی شهرنشینی.
هیچ با خود اندیشیده ایم که علل این ناکارآمدی ها چیست؟مهمترین عاملی که شوراها و شهرداری ها را به ورطه سقوط برده ، ابزاری است بنام معیار سنجش.
وقتی که صحبت از انتخاب شوراها و انتصاب شهردار به میان می آید مستقیم نگاهها ناخودآگاه به مسیر انحراف می روند یا هدایت می شوند و بر سر میز انتخاب و انتصاب ها، پولدار بودن،داشتن نام وآوازه و شهرت ، طایفه و طایفه گری، و واسطه و واسطه بازی معیار انتخاب سنجش شهردار و شورا است. تا زمانی که جامعه کاملاً سنتی بلوچستان شناخت و درک صحیحی از معیارهای سنجش جهت انتخاب افراد نداشته باشد به قول آن ضرب المثل ایرانی «همان آش است و همان کاسه».

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر